سبک نقاشی
سبك او درنقاشي: رئاليسم تركيبي است؛ رئاليسمي كه دراصل بازسازي رئالهاي جداگانه اي است كه دركنار هم رئاليسم بنظر مي آيند، درحاليكه آنچه ديده مي شود وجود خارجي ندارد و براي ييان يك پيام از رئالهائي كه گاه در خارج وجود ندارند، يا اگر جدا جدا وجود دارند، نميتوانند در كنار هم وجود داشته باشند، استفاده مي كند؛ تا آنجا كه بعضي پرتره هايش تركيبي ازاجزاء چهر ه افراد گوناگون با ويژگيهاي اخلاقي و صفاتي متفاوت اند،كه از قصد و به منظور بيان پيام مورد نظر، انتخاب مي كند، و به منظور القاء ويژگيهاي نهفته در خصوصيات اخلاقي آن پرسوناژ است روند كار به اين شكل است كه نخست حادثه يا پديده اي اجتماعي درذهنش اثر ميگذارد، و نطفه پيامي دراو پديد و به صورت يك بيان تصويري درمي آيد. سپس همه اجزا و عناصر و پرسوناژ ها و رنگ ها، آگاهانه طراحي مي شوند و انتقال بيان تصويري آن پيام ،گاه همراه با مطالعه وتحقيق دررابطه با آن موضوع است و اگر شيئی در طرح ذهنيش خيالي يا وجود نداشته باشد،آن را سفارش ساخت مي دهد ومجموعه آن اجزا و عناصر را در فرمها و زاويه هاي متفاوت نگاه مي كند، تا به فرم و زاويه ايده آل برسد وحس زيبا شناسيش به فورماليزم مطلوب برسد، سپس طرح مداديش را مي سازد و بر روي متن اصلي بر گردان مي كند. فورماليزم براي او اتخاذ بهترين ومناسبترين عناصر، احزاء وپرسوناژ و قرار دادنشان در مناسبترين محل كار است. وي درآثارش تيپ سازي مي كند و مضامين كارهايش اجتماعي است.